چکیده
تصمیمگیری مبتنی بر ریسک یک مفهوم کلیدی در رژیمهای نظارتی است که طیف وسیعی از رشتههای فنی و حوزههای ریسک را پوشش میدهد. افزایش استانداردسازی از نظر الزامات بسیار تجویزی و دقیق در مقررات مختلف مدیریت ریسک و حوزه های کاربردی مشاهده می شود. این توسعه بحثی را با صداهای به همان اندازه قوی که استانداردسازی ریسک را ترویج و مخالفت می کنند، برانگیخته است. هدف این مقاله بررسی پایگاه دانش از ادبیات علمی مرتبط با اثرات استانداردسازی ریسک و ارزیابی قدرت استدلالهای مورد استفاده در بحث است. این مطالعه از طریق یک مطالعه محدوده و تجزیه و تحلیل استدلال سیستماتیک، به بحث در مورد مناسب ترین رویکرد استانداردسازی در مقررات مدیریت ریسک کمک می کند. نتیجهگیری از این مطالعه این است که اثرات استانداردسازی مقررات مدیریت ریسک به طور گسترده در ادبیات علمی پوشش داده نمیشود و شواهد تجربی تا حد زیادی برای حمایت از استدلالهای مورد استفاده وجود ندارد. تحلیل استدلال نشان می دهد که بسیاری از استدلال ها ضعیف، به هم پیوسته و حتی متناقض ارزیابی می شوند. به نظر می رسد اگر نقاط قوت استانداردسازی بیشتر از نقاط ضعف باشد، نمی توان در بحث به نتیجه رسید و به توافق رسید. بنابراین، بحث باید در قالب دیالکتیک باشد تا بحث. تصدیق، درک و پرداختن به استدلال های مختلف به نفع و رد استانداردسازی، و همچنین زمینه مربوط به آنها، هنگام طراحی مقررات مدیریت ریسک ضروری است. تلاشهای تحقیقاتی آینده برای بررسی بیشتر زمان و چگونگی فرآیندهای مدیریت ریسک و حاکمیت ریسک و سطح مناسب استانداردسازی مورد نیاز است.